به گزارش مشرق، مهدی بختیاری طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
عملیات ناگهانی، اعجابآور و گسترده گروههای مقاومت فلسطینی و ورود آنها به شهرکهای صهیونیستنشین واقع در سرزمینهای اشغالی در خارج از نوار غزه با فرمان «محمد الضیف» فرمانده شاخه نظامی حماس، یکی از بزرگترین غافلگیریهای صهیونیستها در چند دهه اخیر بود؛ نمونهای که حتی بسیاری آن را بالاتر از غافلگیری اسرائیل در آغاز جنگ عید کیپور در ۵۰ سال قبل (در همین روزها) میدانند، چرا که در آن مقطع، دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (بخصوص موساد) از قصد مصر و سوریه برای آغاز جنگ مطلع بودند ولی مقامهای سیاسی و نظامی نسبت به این اطلاعات بیتوجهی کردند و با غافلگیری در جنگ مواجه شدند.
حالا ۵ دهه پس از آن ماجرا، در نخستین ساعات صبح روز گذشته، گروههای مبارز فلسطینی همزمان با موشکباران برخی شهرکهای صهیونیستنشین، از طریق زمینی نیز وارد سرزمینهای اشغالی شدند و دهها نفر از ساکنان اشغالگر را به هلاکت رساندند، تعداد زیادی را مجروح کردند و شماری را هم با خود به غزه بردند و این بار حتی دستگاههای اطلاعاتی صهیونیستها خبردار هم نشدند!
این دقیقا شبیه عملیاتی بود که حزبالله لبنان طی ماههای گذشته بارها مانور آن را اجرا و تصاویرش را نیز منتشر کرده بود.
پیش از این صاحب این قلم، نوشته بود مفاجات کبری (غافلگیری بزرگ) که علامه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در مقطع جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد، نه موشکباران، بلکه همین عملیات زمینی در سرزمینیهای اشغالی بود که حالا پیش از حزبالله، این مبارزان فلسطینی هستند که آن را به عجیبترین شکل اجرا کردند.
دولتهای صهیونیست از اوایل قرن جدید، برای افزایش ضریب امنیت مناطق تحت سلطه خود -بویژه شهرکهای صهیونیستنشین- چندین و چند برنامه را اجرا کردند. یکی از مهمترین آنها ایجاد دیوار حائل برای ممانعت از ورود مبارزان فلسطینی بود که یکی از همین دیوارها دور غزه کشیده شده است.
علاوه بر این، ایجاد شهرکهای متعدد در نزدیکی مرزها نیز از گذشته یکی از راهبردهای اسرائیل برای ایجاد امنیت بیشتر بود اما همین مساله امروز به یکی از پاشنههای آشیل اشغالگران تبدیل شده است.
سالهاست حماس و دیگر گروههای مبارز فلسطینی نظیر جهاد اسلامی با راکتهای برد کوتاه میتوانند بسیاری از مناطق و شهرکهای اسرائیلی را مورد اصابت قرار دهند و این اتفاق بارها بویژه در نبرد «سیفالقدس» نیز رخ داد که خسارات زیادی به صهیونیستها وارد کرد اما «توفان الاقصی» با همه اتفاقات گذشته فرق دارد.
یک نظریه مشهور وجود دارد که معتقد است «با تسخیر نخستین شهرک صهیونیستنشین، ساکنان تلآویو پا به فرار میگذارند» و حالا فلسطینیها این نظریه را برای نخستین بار در مقیاسی کوچک (اما نسبت به گذشته بسیار بزرگ و موثر) آزمایش کردند.
تصاویر پخششده از فرار هزاران نفری ساکنان این شهرکها که از ترس حملات فلسطینیها در بیابانها میدوند(!) تنها تصاویر عجیب این درگیری نبود.
حمله به تانک مرکاوا آن هم با یک کوادکوپتر مسلح از دیگر اتفاقات جالب توجه این نبرد بود.
تانک مرکاوا یکی از اسطورههای ارتش صهیونیستی است که حالا به ابتداییترین شکل ممکن توسط فلسطینیهایی که فاقد تسلیحات پیشرفته مقابله با زرهپوشها هستند، اجرا شده است.
کوادکوپترها یکی از نقاط کلیدی این درگیری بودند که تصاویر آنها در حمله به نفرات، تجهیزات و ساختمانهای صهیونیستها به وفور در نخستین روز «توفان الاقصی» منتشر شد و نشان داد فلسطینیها علاوه بر مجهز شدن به پرندههای بدون سرنشین (که نمونههای دیگر آن در گذشته نمایش داده شده بود) به تبحر استفاده بهینه از آنها در میدان نبرد نیز رسیدهاند.
این یکی از نقاطی است که میتوان سرانگشت ایران به عنوان مهمترین پشتیبان جبهه مقاومت را در آن به روشنی دید (در نوشتارهای قبلی به تفصیل درباره توان پهپادی ایران و برنامه آن برای تجهیز جبهه مقاومت پرداختم).
اسیرگیری از میان صهیونیستها از دیگر اتفاقهای روز گذشته بود که به نظر میرسد در دستور کار اصلی گروههای مقاومت قرار داشت. در تصاویری که در فضای مجازی منتشر شد، تعداد زیادی از ساکنان سرزمینهای اشغالی به ابتداییترین وضع ممکن به نوار غزه منتقل میشوند.
نبرد «توفان الاقصی» از طرف دیگر اتحاد گروههای مبارز فلسطینی نظیر حماس و جهاد اسلامی را به نمایش گذاشت و بار دیگر نشان داد با تعرض صهیونیستها به مردم و مقدسات فلسطینیها، این غزه است که برای انتقام، شمشیرش را بیرون میکشد.
بی شک تحقیر ارتش مدعی شکستناپذیری(!) حتما تبعات سنگینی برای صهیونیستها خواهد داشت که فارغ از شکسته شدن شیشه عمر اصلیترین مولفه آنها یعنی امنیت، آنها را با تبعات سهمگین سیاسی نیز مواجه خواهد کرد. غافلگیر شدن آن هم در برابر مبارزان فلسطینی که به لحاظ تجهیزات، تسلیحات و اشراف اطلاعاتی قابل مقایسه با صهیونیستها نیستند، موضوع سادهای نیست که بتوان به راحتی از کنارش رد شد.
طراحی عملیاتی در این سطح نمیتواند محصول چند روز یا چند هفته باشد، بلکه نیازمند برنامهریزی گسترده و طراحی دقیق با چندین ماه کار اطلاعاتی، آموزش و هماهنگی است. صهیونیستها نتوانستند این طرح بزرگ را در نوار غزه که یک محدوده بسیار کوچک و تحت اشراف کامل آنهاست، تشخیص دهند.
یک بار این غافلگیری به قیمت سقوط دولت و یک جناح بزرگ سیاسی (جناح چپ) انجامید (جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳) حالا باید دید آیا همان بلا بر سر دولت راستگرای نتانیاهو هم خواهد آمد؛ دولتی که ۴۰ هفته متوالی است زیر بار سنگین و بیسابقه اعتراضات در سرزمینهای اشغالی نیز قرار دارد.
اگرچه حتما نبرد «توفان الاقصی» طولانی نخواهد بود اما تاریخ مبارزه فلسطینیان با اشغالگران سرزمینشان را وارد سطحی بالاتر خواهد کرد.
تاریخ این مبارزات حالا یک سرفصل جدید دارد: «حمله زمینی» به صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی؛ موازنه وحشت تغییر کرده است.